خاک، خاموشی، خفگی، خوزستان…
اینها تنها بخشی از رنجهای مردمی است که سالهاست با صبوری، بار مشکلاتی سنگین را به دوش میکشند. خاک و خاموشی که گاه با سردرگمی در اعلام دیرهنگام تعطیلیها، بر نگرانی و نارضایتی مردم میافزاید.
هجوم بیامان ریزگردها در روزهای اخیر، نفسها را به شماره انداخته است. ادارات و مدارس را تعطیل نموده و خساراتی گسترده در حوزههای زیستمحیطی، اقتصادی، درمانی و از همه مهمتر انسانی به بار آورده است.
نوزادان، کودکان، سالمندان، بیماران تنفسی و قلبی از جمله آسیبپذیرترین گروهها در برابر این بحراناند. قرار گرفتن مداوم در معرض گردوغبارهای غلیظ، موجب تشدید حملات آسم، بروز واکنشهای آلرژیک، بیماریهای قلبی-عروقی و کاهش طول عمر میشود.
و این آلودگی، پدیدهای گذرا نیست. بیش از دو دهه است که خوزستان درگیر بحرانی نفسگیر است؛ بیآنکه درمانی برایش اندیشیده شده باشد.
با آغاز فصل گرما و دمای بالای ۴۰ درجه، قطع مکرر آب و برق نیز به جمع مشکلات افزوده شده و مردم را بیش از پیش خسته و درمانده کرده است. کاهش فشار یا قطع کامل آب در برخی مناطق، بحران را تشدید کرده و زندگی روزمره را مختل ساخته است.
رنج آنجاست که…
🔻خوزستان بیشترین منابع آب شیرین کشور را دارد، اما بسیاری از مردمانش از آب آشامیدنی سالم محروماند!
🔻 خوزستان بزرگترین سدها و نیروگاههای برق کشور را در دل خود جای داده، اما ساعاتی طولانی در خاموشی به سر میبرد، آنهم در گرمترین ایام سال!
🔻 خوزستان وسیعترین جلگه کشور را از دامنههای زاگرس تا کرانههای خلیج فارس و اروند رود در آغوش دارد، اما هوای پاک برای نفس کشیدن ندارد!
و حالا، این استان که روزگاری مقصد مهاجرت بسیاری بود، به یکی از مهاجرفرستترین مناطق کشور تبدیل شده است!
در این میان، صدور قبوض آب و برق با مبالغ هنگفت برای مردمی که با گرمای طاقتفرسا و ریزگردهای هرروزه دستوپنجه نرم میکنند، منصفانه نیست. افزایـش عوارض بر حاملهای انرژی و مالیات بر ارزش افزوده برای کسانی که تنها به عشق زادگاهشان ماندهاند، روا نیست.
در این شرایط، انتظار میرود مسئولان امر با درک وضعیت اقلیمی خاص و گاه تحمیلی خوزستان، بحران قطع برق را به رنجهای مردم نیفزایند.
مردمان این دیار همواره در صف اول دفاع از این آب و خاک بودهاند؛ سزاوار نیست که در صلح، بیش از دوران جنگ رنج بکشند.
فرزند خوزستان
غزل مهرنژاد
دیدگاهتان را بنویسید