مجسمه یعقوب لیث صفاری در دزفول نیازمند توجه مسئولین است سید نظام الدین امامی فردانشیار دانشکده هنر دانشگاه شاهد صحبت از بزرگترین مجسمه برنزی ایران است .مجسمه ی سردار سیستانی که در دوره خود افتخارات زیادی برای ایران به ارمغان آورد بصورتی که در تاریخ علاوه بر فتوحات ، احیاگر زبان فارسی نام گرفته است […]
مجسمه یعقوب لیث صفاری در دزفول نیازمند توجه مسئولین است
سید نظام الدین امامی فر
دانشیار دانشکده هنر دانشگاه شاهد
صحبت از بزرگترین مجسمه برنزی ایران است .
مجسمه ی سردار سیستانی که در دوره خود افتخارات زیادی برای ایران به ارمغان آورد بصورتی که در تاریخ علاوه بر فتوحات ، احیاگر زبان فارسی نام گرفته است ( رجوع شود به کتابهای تاریخ ایران ) .
این مجسمه در دوره پهلوی دوم توسط استاد ابوالحسن صدیقی (از مشاهیر بزرگ مجسمه سازی ایران و سازنده مجسمه فردوسی تهران و …) طراحی و در یکی از شهرهای کشور ایتالیا در دو نسخه ، برنز ریزی شد .
یکی از این مجسمه ها برای شهر زادگاه ( زابل ) و دیگری برای محل فوت ایشان ( دزفول ، شاه آباد ، اسلام آباد و جندی شاپور ) در کارگاهی زیر نظر استاد در تهران جوشکاری و پتینه کاری شد و به شهرهای خودشان (بین سالهای 1356 و 1357) منتقل گردیدند.
در شهر دزفول در میدان یعقوب لیث (فتح المبین کنونی) ،پایه ای به ارتفاع 9 متر ساخته تا این اثر بی نظیرِ 7/5 متری بر فراز آن نصب شود.
قابل تامل است که این دو مجسمه برنزی علاوه بر ارزش مادی و هنری بسیار ، بزرگترین مجسمه های برنزی ایران محسوب می شوند .
مجسمه ی یعقوب لیثصفاری که در دزفول نصب گردید متاسفانه بصورت غیرمعمول ، توسط شهرداری سابق با رنگ صنعتی رنگ آمیزی شده و نمای برنزی زیبای آن که ماهیت ستبری به این حجم را می داد ، از بین رفت .
در سال 1368 بعد از مذاکرات و مجادلات فراوان توسط برخی از مسئولین وقت ، این مجسمه در محل فعلی جاده اندیمشک-دزفول ، روبروی تیپ زرهی دزفول و ابتدای پارک بعثت توسط شهرداری این شهر نصب گردید .
اینک سال 1402 هست و شهرداری دزفول بدنبال پذیرایی و جذب گردشگر در جهت رونق اقتصادی است ، و در این رابطه تبلیغات وسیعی نموده و بر تابلوهای بزرگ شهری به معرفی دزفول بعنوان شهری با < هویت فرهنگی > پرداخته است.
در تعریف هویت فرهنگی آمده : هرآنچه که معرف تاریخ ، مجموعه آداب و رسوم ، اعتقادات، عاطفه ، آثار ماندگار و … بوده که مخاطب با دیدن آنها پی به گذشته ی پر افتخار مردمان آن دیدار برده و در ذهنش ماندگار شود …
همانطور که میدانید نورپردازی و نوآرایی یکی از عناصر جدید معماری شهری است که می تواند علاوه بر ایجاد امنیت ، به شناسایی برخی از آثار معماری و جاذبه های شهری بپردازد و تاسف اینجاست که مجسمه با ارزش یعقوب لیث صفاری که می تواند گنجینه هنری این شهر به مخاطبان و گردشگران معرفی شود ، در تاریکی مطلق شب در میان انبوهی از تابلوهای راهنمایی و بوته های هرس نشده در تاریکی شب ناپدید شده است ، که البته این بی اهمیت شمردن آثار تاریخی ملی و هنری از سوی دیگر ارگانهای اداری و فرهنگی و هنری در دزفول مسبوق به سابقه هست .
نکته مهم در خصوص عدم نمایش این اثر ملی بصورت قطع شخصیت تاریخی و ملی بعنوان احیاگر زبان فارسی ( مجسمه یعقوب لیث صفاری ) است که همواره مورد بی مهری تصمیم گیران شهری قرار گرفته است و ردپای اعمال تعصبات بی پایه در نصب و حتی نورپردازی این اثر فاخر را بشدت مشهود می سازد ، همچنین از دلایل دیگر بر این مدعا می توان نام برد :
خاطرات تاریخی مبارزه با مظاهر طاغوت ( کمیته محو آثار طاغوت در سال 1358 ) ، سرنگون شدن و تخریب قسمتهایی از این مجسمه در محل آتشنشانی سابق ( بیش از 10 سال ) ، عدم جایابی صحیح برای انتقال این اثر هنری ( جایابی در محلی که در معرض دید عموم نباشد ) ، پایه نامناسب نسبت به ارتفاع و بوته های پیرامون و عدم نورپردازی چه در گذشته وچه در زمان فعلی با هدف دیده نشدن ، همگی نشان از عمدی بودن و حذف شخصیت تاریخی یعقوب لیث صفاری را در اذهان دارد ، لذا پیشنهاد می شود برای رفع این مشکل که خاطر مسیولین شهری و حضرات را آزرده ساخته ، این اثر با ارزش در محلی دیگر بمانند مزار این سردار در ( شاه آباد ، اسلام آباد ، جندی شاپور ) منتقل و آرام گیرد تا شاید اهالی شریف جندی شاپور همانند مراقبت از مزارش ، معرفی بهتری از این شخصیت ملی داشته باشند .
نکته قابل تامل و تاسف اینکه ، بحدی این مجسمه از دید مخاطبان ، مهجور مانده است که اغلب همشهریان محترم از وجود چنین مجسمه ای بی اطلاعند ، چه رسد به تاریخ شخصیت ، سازنده اثر و …
معرفی شهر دزفول بعنوان شهری تاریخی و هویت فرهنگی شامل تمامی اشکال دیداری قدیم و جدید هست که حذف هرگونه از اشکال موجب خسارتهای فرهنگی و بی هویتی خواهد شد .
امید داریم که در همین چند روز پیش روی این نقیصه از سوی شهرداری پرتلاش دزفول ، رفع گردد.
دیدگاهتان را بنویسید